“هیاهوی کاراته برای هیچ!”
سرمربی اسبق تیم های ملی کاراته در یادداشتی به شرایط اسفبار این روزهای این رشته مدال آور پرداخت و گفت:این هیاهو برای هیچ است.
به گزارش پایگاه خبری کاراته نیوز و به نقل از ایسنا؛ شهاب سلطانی در زمان حضورش در تیم ملی با همین حواشی و جنجال ها برخورد داشته و برخی معتقدند در زمان او در مقطعی نتایج ضعیفی کسب شد و او به همین دلیل دیگر از گزینه های سرمربیگری تیم ملی نیست. وی اکنون حدود چهار سال است که از بحث فنی کمی خارج شده و تا سمت مدیریت این رشته پیش رفته و ریاست هیات کاراته زنجان را بر عهده دارد.
وی با ارائه یادداشتی به خبرگزاری ایسنا دیدگاه خود از شرایط موجود بر کاراته را عنوان کرده که این یادداشت را زیر می خوانید:
" تیم ملی کاراته مردان ایران پس از ۵۰سال برای اولین بار قهرمان کومیته تیمی در مسابقات جهانی کاراته شد ؛ افتخاری بزرگ و قابل تحسین که رئیس جمهور، رئیس مجلس، رئیس کمیته ملی المپیک و وزیر ورزش را به واکنش واداشت و پیام تبریک دادند. بی شک همه جامعه بزرگ کاراته در وقوع این افتخار بزرگ نقش داشته اند از مربیان سازنده و مربیان تیم ملی گرفته تا داوران و پیشکسوتان، از روسای هیات های ورزشی گرفته تا سبک ها و کادر اجرایی فدراسیون کاراته در این پیروزی تاریخی سهیم هستند . رشته کاراته از سالهای دور هر کجا که بحث جایگاه ورزش کشور مطرح بوده دارای ارج و قرب شده و الحق و الانصاف یکی از بازوان پرتوان صعود ایران در جدول رده بندی کشورهای آسیایی بوده است اما آنچه تأسف برانگیز است این است که دررده بزرگسالان و به ویژه در سالهای منتهی به بازیهای آسیایی همواره دستخوش سهم خواهی ها و رفتارهای ناجوانمردانه عده ای انگشت شمار بوده و عدم برخورد درست و منطقی با این معضل و این اشخاص طی سالهای گذشته ، امسال به بدترین شکل ممکن، نمود پیدا کرد تا جایی که پرده حجب و حیا مابین بازیکن، مربی، مدیر و هر آن کس که به نوعی با این تیم اعزامی ارتباط ارتباط داشته به بدترین مشکل ممکن دریده شد اما در این میان ذکر نکاتی را لازم می دانم.
بی تردید این هیاهو در سطوح اصلی کاراته ایران لطمات جبران ناپذیری را به لایه های دیگر کاراته به ویژه رده های پایه و فعالیتهای استانی خواهد زد.
بزرگان کاراته ایران در حالی با بدترین جملات از خجالت هم در می آیند که در کلاس های آموزشی استانها، سایر رشته های رزمی با حرکتی منسجم از لحاظ کمی و کیفی گوی سبقت را از کاراته ربوده اند، ما همواره عقب ماندگی کاراته از تکواندو را پشت شعار «تکواندو المپیکی است» پنهان نموده ایم. سوال این است آیا ووشو هم المپیکی است که امروز برترین جایگاههای مدیریتی و قهرمانی کشور،جهان و آسیا را به خود اختصاص داده است ؟ امروز در حالی در سطوح ملی کاراته دوستان با الفاظ و کلمات آنچنانی از خجالت یکدیگر در می آیند که کل سهم کاراته از جوایز وزارت ورزش طی سالهای ۹۰ و ۹۱ در رده های سنی نوجوانان ،جوانان ،امید و بزرگسالان در ۲ بخش بانوان و آقایان به همراه کادر فنی آنها ۸۳۰ سکه یعنی ۸۳۰ میلیون تومان بوده است. جای بسی تأسف است که این رقم مبلغ قرارداد یک بازیکن درجه ۳ فوتبال این مملکت می باشد که از بودجه های دولتی تأمین میشود. امروز سهم دارنده مدال برنز جوانان آسیا از بودجه های میلیاردی ورزش کشور تنها و تنها ۲ سکه بهار آزادی است!!
امروزه در بالاترین سطح کاراته کشور بر خلاف رشته هایی مثل کشتی که با تمام اعوان و انصار در اعزام بازیها ی آسیایی حضور دارند هر ۴ سال یکبار فقط ۴ بازیکن پسر به همراه فقط ۲ مربی مجوز ورود به بازیهای آسیایی را بدست می آورند که در صورت کسب مدال طلا جایزه تعیین شده حداکثر مبلغی است که در چرخه اقتصادی کاراته کشور جریان می یابد که نسبت به وضعیت مالی سایر رشته ها و کل جامعه رقم بالایی محسوب نمی گردد و در سایر روزها و ماهها و سالها دریغ از یک اردوی مناسب، تغذیه درست، تجهیزات کامل، اعزام آبرومندانه، تیم های لیگی مطرح و قراردادهای تأثیر گذار و جوایز در خور توجه. اینها واقعیت تلخ امروز کاراته کشور ماست. کاراته ای که دوستان ملی پوش، مربی، مسئول، منتقد، قهرمانان اسبق و فعلی را به جان هم انداخته است.
واقعیت تاسف بار دیگر این است که سهم رشته کاراته در پخش تلویزیونی شبکه های مختلف کشور چقدر است؟ شبکه تخصصی ورزش چه مقدار از زمان ۲۴ ساعته پخش رشته های ورزشی مختلف را به کاراته اختصاص میدهد؟ وچه مقدار زمان صرف پخش مسابقات اتومبیل رانی و موتور سواری و رشته هایی از این دست میگردد؟ و عکس العمل جامعه بزرگ کاراته در قبال این بی عدالتیها چیست؟
آیا برای این معضلات چاره ای اندیشیده ایم و یا صرفاً کسب مدالهای طلا و کاپ های قهرمانی را برای پرکردن و ویترین افتخارات خود می خواهیم؟ آیا برای آینده قهرمانان و ملی پوشان خود چاره ای اندیشیده ایم ؟ آیا برای نزدیک کردن درآمدهای اقتصادی مربیان و قهرمانان کاراته به سایر رشته های ورزشی طرح های زیر بنایی داریم یا فقط به فکر منافع و پست های خود در سایه افتخارآفرینی بی پشتوانه ملی پوشان هستیم.
دوستان عزیز امروز که ما اعضای کادر فنی خود را متهم به باج خواهی، بی تأثیری در نتایج، بی سوادی و بوجود آورنده مشکلات روانی می کنیم رئیس فدراسیون را به سوء مدیریت متهم می کنیم و تقاضای استعفای وی را داریم و دبیر فدراسیون را با بدترین و بی رحمانه ترین حملات به گوشه رینگ می بریم، مشکلات کوچک و بی اهمیت را برای پوشش دادن به موفقیتهای بزرگ پررنگ می کنیم، ورود خودمان و اعتقاداتمان را بهانه ای برای کوتاه شدن دست دیگری از کاراته می دانیم، یک روز مسئولین فدراسیون را بی کفایت و روز دیگر دوستان گرمابه و گلستان می نامیم ، اردوهای تیم ملی را در بدترین نقطه آب و هوایی برگزار میکنیم ، به کمترین و بدترین امکانات به بهانه سرباز کاراته بودن می سازیم، شوک های ویران گر را مثبت قلمداد کرده و در برابر بی حرمت شدن و سقوط یکدیگر خوشحال می شویم ، سوار بر موج حوادث بدنبال سهم خواهی هستیم ، هر آنچه خیرو برکت را مشیت الهی برای خود و هرآنچه نکبت را سزاوار دیگری می دانیم، برای ایجاد کمیته فنی محلی از اعراب قایل نیستیم، مجمع فدراسیون کاراته را که بالاترین مرجع تصمیم گیری فدراسیون است را فراموش کردهایم، قافله رقابت را نه تنها به رشته های گروهی و توپی بلکه به سایر رشته های رزمی باخته ایم و سر در لاک خود داریم، دشمنان قسم خورده کاراته ایران را دوست می پنداریم و دوستانمان را آزرده خاطر از خود می رانیم، همه و همه اینها فقط یک جمله را در ذهن تداعی می کند: «هیاهو برای هیچ»
درپایان امیدوارم با تدابیر مسئولین فدراسیون کاراته و با جلب نظر مساعد مسئولین رده بالای ورزش کشور و استفاده از توانمندیهای اساتید، پیشکسوتان، دلسوزان واقعی کاراته کشور و روسای هیات های ورزشی و با تشکیل جلسات کارشناسی و آسیب شناسی وقایع اخیر و دوری جستن از تک محوری و خلق تصمیمات عجولانه، در سایه همدلی واقعی جامعه بزرگ کاراته ایران را به سمت تعالی و پیشرفت همه جانبه فرهنگی، تربیتی، اخلاقی، قهرمانی و اقتصادی سوق دهیم.
بیاییم یکبار برای همیشه کاراته را از میان چرخ دنده های خردکننده «سهم خواهی» خارج و «تغییر برنامهها» را جایگزین «تغییر افراد» کنیم و با پیام «مدیریت با محوریت خرد جمعی» فصل جدید ی را در راه توسعه زیر بنایی کاراته کشور بگشاییم