استراتژی مدیریتی، رکن حذف شده فدراسیون کاراته

امروز سرعت تغییرات به حدی است که به نظر می رسد هیچ سازمانی بدون مدیریت استراتژیک نمی‌تواند به حیات خود ادامه دهد. به عبارت بهتر، آینده از آن سازمان‌هایی است که استراتژی‌های بلندمدت را متناسب با وضع سازمان خود تدوین، اجرا و ارزیابی می‌کنند.

به گزارش «کاراته نیوز» برنامه ریزی استراتژیک، طراحی آینده مطلوب و راه مؤثر برای رسیدن به این آینده می باشد. همچنین سازمان‌ها به منظور دستیابی به اهداف و تحقق مأموریت سازمانی خود نیاز دارند تا استراتژی‌هایی برای خود تنظیم کنند. اما مدیریت استراتژیک تنها تعریف و تدوین مسائل مهم در یک سازمان نیست، چراکه اگر این استراتژی ها به طور مؤثر و موفقیت آمیز اجرا نشوند، هیچ منفعتی را برای سازمان خود به دنبال نخواهند داشت.

از این رو می‌توان گفت که مدیران عالی سازمان ها رهبری استراتژی سازمان را به عهده دارند. در این بین آنچه مدیران را مقید به مدیریت استراتژیک و اجرای استراتژی‌های تدوین شده در سازمان ها می کند، تعهد آنها به استراتژی‌های سازمان خواهد بود. شاید بهتر باشد که ابتدا به این پرسش پاسخ دهیم که تعهد و تعهد به استراتژی چیست؟ تعهد به معنای این است که فرد برای هدف یا ارزشی تلاش می‌کند و خواهان این است که به مثابه عضوی از سیستمی اجتماعی شناخته شود. منظور از تعهد سازمانی میزان چسبندگی فرد به سازمان خود است.

در مقالات علمی و در تعریف تعهد آمده؛ تعهد پذیرش و اعتقاد به اهداف و ارزش‌های سازمان، اشتیاق به تلاش برای تحقق اهداف سازمان و تمایلی قوی برای باقی ماندن به مثابه عضوی از سازمان است. اما تعهد به استراتژی مرحله‌ای مجزا از اجرای راهبرد در فرایند مدیریت راهبردی است. به عبارتی دیگر، تعهد به راهبرد قبل از اجرای راهبرد باید وجود داشته باشد تا موفقیت آن را تضمین کند. منظور از تعهد به راهبرد اندازه درک، شناخت و حمایت مدیر از اهداف راهبردی سازمان است.

با این پیش درآمد، آنچه از وضعیت کاراته ایران می‌توان برآیند گرفت آن است که با سازمانی کاملا بدون برنامه و با مدیرانی متخصص در گرفتن تصمیمات خلق الساعه آن هم بدون هیچگونه پشتوانه علمی و تجربی مواجه هستیم. سازمانی که به هیچ وجه پلن یا به عبارتی دیگر برنامه کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت ندارد و دچار روزمرگی شدید شده است.

از قرار معلوم این توالی روزمرگی و رویدادها در قالب تقویم و مناسبت هم نمی‌گنجد. برای مثال نمونه‌های بارز این وضعیت را در برگزاری مسابقات موسوم به کاراته وان می‌توان جستجو کرد. در مرحله سوم این رقابت‌ها به میزبانی زنجان به ناگاه اعلام می‌شود مقام آوران این دوره از مسابقات نیز به اردوی تیم ملی دعوت می‌شوند اما به یکباره از وجود مسابقات قهرمان قهرمانان صحبت به میان می‌آید.

در همین وضعیت آشفته مدیریت فدراسیون کاراته اردوکشی داوران بخاطر همین روزمرگی اوضاع را آشفته‌تر کرده است و جمشید زند پس از گرفتن پارس‌های نامناسب از رئیس فدراسیون به سرعت استعفا می‌دهد و برخلاف جواد سلیمی به عنوان داور عادی در مسابقات حاضر می‌شود!

از ابتدا و در تمام بخشنامه‌های صادر شده از سوی فدراسیون کاراته مقرر شد افراد انتخابی در مسابقات کاراته وان به مسابقات جهانی و افراد منتخب در مسابقات قهرمانی کشور به مسابقات آسیایی اعزام شوند اما بازهم تصمیمات خلق‌الساعه و تخریب قوانین خود ساخته فدراسیون توسط خود فدراسیون باعث شد افراد منتخب قهرمان قهرمانان از مسابقات مرحله دوم انتخابی مسابقات آسیایی معاف شوند! و افراد منتخب مسابقات یزد و کرج در تهران و با عنوان مرحله آخر انتخابی تیم ملی با یکدیگر به جدال بپردازند!

این تعدد انتخابی باعث شد بازیکنانی نظیر محمد حسین فراهانی،آرتین رجبی خمسه، محمدرضا حاجی یوسفی، حسین عباسی قادی، سپهر دارابی،علی زینلی، محمدجواد صفری، امیررضا برزویی، مهدی برنجی، شیرصفت، مقضی و یا… که در چهار مرحله کاراته وان رتبه یک را به دست آوردند از گردونه حذف شوند و نفرات ضعیف‌تر در یک انتخابی جایگزین آنها شوند!

با این وضعیت بی‌برنامگی و هر روز یک تصمیم و با احتمالات روی کاغذ روزهای بسیار سختی برای تیم‌های ملی باید متصور شد که همین موضوع قطعاً با نزدیکی به انتخابات فدراسیون کاراته عرصه را نیز برای شخص طباطبایی و محسن آشوری سخت و سخت‌تر خواهد کرد!

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا