رضا شجیع: با رویکردهای سنتی نمی توان ورزش را همگانی کرد / رشید خدابخش: باید در محتوای دوره های مربیگری بازنگری شود

نخستین گفتگو از سلسله نشست های مجازی «گپ های با شکوه» با گفتگوی رضا شجیع سرپرست نائب رئیسی فدراسیون ورزش های همگانی و رشید خدابخش رئیس کمیته همگانی فدراسیون کاراته برگزار شد.

به گزارش کاراته نیوز و به نقل از فدراسیون ورزش های همگانی، سلسله نشست های مجازی «گپ های با شکوه» یکی از اقداماتی است که اخیراً به همت شبکه کمیته های ورزش همگانی فدراسیون های ورزشی «شکوه» با هدف هم افزایی در حوزه ورزش همگانی طراحی شده است.

در اولین گفتگو که به میزبانی رضا شجیع نایب فدراسیون ورزش های همگانی و رشید خدابخش رییس کمیته همگانی فدراسیون کاراته برگزار شد؛ مباحث مفصلی در مورد توسعه همگانی کاراته و راهکارهای فراروی آن ارایه شد، در ادامه مشروح این گفتگو را می خوانید:  چالش نگهداشت جمعیت ورزشکارخدابخش: مصوبه وزارت ورزش و جوانان مبنی بر تشکیل کمیته ورزش همگانی در تمامی فدراسیون های ورزشی نشان از ضرورت توجه فراگیر به ورزش همگانی در تمامی فدراسیون های قهرمانی است و این امر یک گام مثبت در راستای توسعه ورزش همگانی است.

هم اکنون جامعه کاراته بالغ بر نیم میلیون نفر است، از این جامعه نیم میلیونی حدود ۱۴۰ هزار نفر از آنها سازمان یافته اند و بیمه ورزشی دارند، تعدادی از این افراد قهرمان اند و فعالیت قهرمانی دارند، مابقی این افراد باید چگونه فعالیت کنند؟ با چه اهدافی ورزش کنند؟ مابقی چگونه نگه داریم؟چندی پیش طی مکاتبه ای با فدراسیون پزشکی ورزشی متوجه شدیم که دو و نیم میلیون نفر از افراد بیمه شده ورزش کشور از چرخه بیمه خارج شده و جای خود را به دو میلیون نفر ورودی جدید داده اند، در واقع ورودی های جدید برای ورزش کشور امید آفرین و عدم نگهداشت جمعیت دو و میلیون نفری که از ورزش رفته بودند موجب تأثر بود.

این بدان معنی است که ما نمی توانیم، سرمایه های ورزش کشور را حفظ کنیم. ما اگر فقط ۵۰ درصد از افرادی که وارد ورزش می شوند را بتوانیم حفظ کنیم، در طول ۱۰ سال شاهد جمعیت قابل توچهی خواهیم بود. خدابخش در تشریح دلایل این امر گفت: چون نگاه ماه معمولا قهرمانی است و افرادی که امکان قهرمان شدن را ندارند ورزش را رها می کنند.

همه مردم قادر به قهرمان شدن نیستند و نخبگان درصد کمی از مردم را تشکیل می دهند. اگر بتوانیم شرایطی را ایجاد کنیم که همه افرادی که در یک رشته ورزشی اند،  در آن رشته ورزشی بمانند و از قهرمان نشدن ناامید نشوند، ما به جمعیت قابل توجهی دست خواهیم یافت.

غلبه ساحت تماشاگری بر ساحت ورزشگریشجیع: ورزش کشور مشخصا دارای دو ساحت عینی است، ساحت تماشاگری و ساحت ورزشگری. ساحت تماشاگری در آن سه میلیون نفر ورزش می کنند و باقی افراد تماشاگرند. قسمت تلخ این است که ساحت تماشاگری ورزش بر ساحت ورزشگری آن غلبه کرده و از این رو جامعه به جای آنکه ورزشکار و فعال باشد، تماشاگر ورزش است.متأسفانه در طرح جامع ورزش کشور تفکیکی بین ورزش قهرمانی و همگانی اعمال شد که منجر به پیدایش سوء تفاهم ها بسیار در مدیریت ورزش کشور شد.

هم اکنون این تفکیک، ادبیات جاری ورزش کشور و مبنای تصمیم گیری شده است. این تفکیک منجر به اقدامات جزیره ای نیز شد. اکنون پرسش اصلی این است چگونه می توانیم این جزیره ها را به هم متصل کنیم و زمینه توازن بین ساحت ورزشگری و تماشاگری را فراهم کنیم؟

اقدامات جزیره ای در ورزش همگانیخدابخش: غیر از تفکیک ها که منجر به اقدامات جزیره ای شده بود،‌ متولی ورزش همگانی شهرداری ها معرفی شده بودند،‌ اشکال دیگری این بود که ورزش همگانی در سلسله مراتب در جایی قرار داده بودیم که بین ورزش پرورشی و قهرمانی جای گرفته بود. گویا باید با ورزش پرورشی آغاز کنیم،‌‌ از پرورشی به همگانی برسیم و از همگانی به قهرمانی و نهایتا حرفه ای. معتقدم ورزش همگانی هدف غایی تمام ساختار ورزشی ما است.

یعنی اگر به دنبال توسعه ورزش پرورشی و ورزش از سنین پایه هستیم، اگر به دنبال ورزش قهرمانی هستیم که در جوانان ایجاد انگیزه بکند و آنها را به سمت ورزش بکشاند‌، و در نهایت اگر به دنبال ورزش حرفه ای هستیم که ایجاد درآمد و اشتغال کند، باید به سمتی برویم که جمعیت زیادی از مردم ورزش کنند.

یعنی حتی آن قهرمان هم پس از فتح قله های ورزشی ملی و بین المللی و اتمام عمر قهرمانی باید سلامتی و علایق خودش ورزش کند. در همین سال های نه چندان دور ادای کسانی را در می آوردیم که در کشور آنها ورزش همگانی محقق شده است، مثل کشورهای اسکاندیناوی که ورزش نزد مردمشان نهادینه شده و جمعیت قابل توجهی از مردم روزانه به صورت خودجوش ورزش می کنند. ما می آمدیم و ادای تحقق هدف را در میآوردیم.

ما به جای اینکه زیرساخت ها را فراهم کنیم، فرآیند را اصلاح کنیم، در فرآیندها ادای تحقق هدف را در آوردیم. یک پراید را به عنوان مشوق می گذاشتیم و جمعیتی به شوق پراید می آمدند و بعد از قرعه کشی پراید همه می رفتند و به سبک زندگی غیر فعال خود باز می گشتند.

نگرانی برای آینده کاراتهشجیع: ظهور رشته های جدید و تغییر ذائقه نسل های جدید نسبت به ورزش و فعالیت های بدنی مشهود است و باید در روش ها و رویکردهایمان در جذب و نگهداشت مخاطب تجدید نظر کنیم. به نظر می رسد در فدراسیون کاراته هم به تغییر رویکردها نیاز داریم و امروز دیگر نمی توان با روش های سنتی ورزشی مثل کاراته را همگانی کرد. معتقدم تداوم رویکردهای سنتی می تواند برای آینده کاراته نگران کننده باشد.

شما این نگرانی را برای کاراته احساس نمی کنید؟  ضرورت بازنگری در آموزش مربیانخدابخش: شاید این موضوع در مورد رشته های دیگر صادق باشد. تغییر مخاطبی در جمعیت مخاطب ما رخ داده و اینکه امروزه ۸۰ درصد جمعیت ورزشکاران کاراته را خردسالان، نوجوانان و جوانان تشکیل می دهند، یعنی جمعیت ما جمعیت جوانی است.

چرا مسئله ی فعلی فدراسیون کاراته مربیانش هست؟ دلیلش این است که من مربی همان رفتاری که ۵۰ سال پیش داشتم را با بچه های ۱۰ ساله امروزی دارم، این بچه تنها یک تابستان کاراته کار می کند و دیگر رغبتی به تداوم آن ندارد. معتقدم آموزشهایی که ما به مربیان خود می دهیم، متناسب با نیازهای روز کودکان و نوجوانان نیست.

متأسفانه با اینکه ۸۰ درصد مخاطبان فدراسیون کاراته کودک هستند، ولی یک واحد روانشناسی کودک نمی گذرانند، یک واحد یادگیری حرکتی نمی گذرانند، یک واحد رشد و تکامل و هوش هیجانی نمی گذرانند و کاراته را می خواهند با همان اساسی که به بزرگسالان ارائه می شد به کودکان ارائه کنند‌، از سویی فاقد این خلاقیت هستند که آموزش ها را با بازی ترکیب کنند.

بازاریابی اجتماعی در ورزش همگانی شجیع: عدم به روز رسانی سرفصل های آموزشی مشکل تمامی فدراسیون های ورزشی است. رویکردی که فدراسیون ورزش های همگانی با همکاری وزارت ورزش و جوانان بر آن تأکید دارند، رویکرد بازاریابی اجتماعی است.

با این مفهوم که اگر می خواهیم ورزش را به مثابه یک امر اجتماعی گسترش دهیم، باید جذابیت های آنرا مبتنی بر نیاز مخاطب افزایش دهیم و در نحوه ارایه محصولات و خدمات ورزشی مان تجدید نظر کنیم. به نظر می رسد اگر مجموعه تلاش هایمان در ورزش همگانی به تغییر رفتار و کاهش رفتار کم تحرکی منجر نمی شود پس یکجای کارمان ایراد دارد. سئوالی که از شما دارم این است که آیا این تحول زیربنایی در فدراسیون کاراته آغاز شده است؟

آغاز تحول در فدراسیون کاراتهخدابخش: متاسفانه سال گذشته تلاش های بسیاری صورت پذیرفت اما موفق نبودیم، سال گذشته سال کسب سهمیه المپیک بود، در اون شرایط تمامی منابع مالی فدراسیون به سمت کسب سهمیه المپیک رفته بود و موضوع مهمی بود، اولین سالی بود که قرار بود کاراته در المپیک باشد و ما شانس مدال داشتیم و تمرکز همه به سمت المپیک بود.

اما من مسئله بازاریابی اجتماعی را در فدراسیون کاراته مطرح کردم و گفتم ما باید چنین جاذبه هایی برای برای مخاطبانمان تعریف کنیم که افراد داوطلبانه به سمت کاراته بیایند.خوشبختانه امسال تغییر نگرش امسال رخ داده و به این سمت می رویم که مربیان از اطلاعات پایه در زمینه هوش هیجانی، بازی سازی و پایش ورزشکاران بتوانند از این شیوه ها استفاده کنند.

از طرفی الان همه کمیته ها دارند فعالیت همگانی انجام می دهند.   ضرورت ارتقای سواد بدنی کاراتهشجیع: یکی از مفاهیم اصلی که امروزه از اهمیت بسیاری برخوردار است، مسئله سواد بدنی است، اگر کودکان در سن ۲ تا ۷ سال، مهارت های بنیادین حرکتی را بیاموزند؛ این ها می توانند در دو مسیر موفق بشوند، یکی ورزش قهرمانی و دیگری ورزش در طول عمر برای سلامتی.

امروز در رشته کاراته در کشور های توسعه یافته می بینیم وفتی می خواهند رشته ای را توسعه بدهند می آیند روی مهارت های پایه ی سواد بدنی در رشته کاراته کار می کنند، یعنی اگر فدراسیون کاراته قصد توسعه ورزش کاراته را دارد باید به سمت توسعه آموزش مهارت های پایه روی بیاورد.

متاسفانه در کشور ما چنین چیزی وجود ندارد که برای رشته های مختلف ورزشی بیائیم سواد بدنی مرتبط با مهارت های پایه رشته های مختلف را طرح ریزی و مبتنی بر برنامه در فدراسیون های ورزشی آموزش بدهیم. فدراسیون ورزش های همگانی دارای یک برنامه گسترده برای توسعه سواد بدنی کودکان در رشته های مختلف ورزشی است.

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا