اردوهایی برای افت؟ / نوجوانان و جوانان در تله تمرینزدگی گرفتار میشوند؟

تابستان، فصل طلایی رشد استعدادهاست؛ اما وقتی اردوهای سنگین بدون در نظر گرفتن روان نوجوانان و جوانان برگزار میشود، همان طلاییها ممکن است پیش از درخشش، خاموش شوند. آیا فدراسیون کاراته و مدیران فنی، ظرفیت ذهنی و روانی نوجوانان و جوانان را در طراحی اردوها لحاظ کردهاند؟
شاید کاراته ایران و برخی از دستاندرکارانش از نقد و تحلیل بگریزند، اما اگر آنان که سالها آموختهاند، امروز حقایق و زوایای پنهان را نشکافند، فردا پشیمانی برای سکوتشان دیگر سودی نخواهد داشت. آن وقت، این جوانان مستعد، محجوب و باانگیزه این سرزمیناند که تاوان مدیریتهای نادرست را خواهند داد.از همینرو، نقد میکنیم؛ نه برای تخریب، بلکه برای اصلاح. نقد میکنیم تا کاراته ایران در مسیر پیشرفت قرار گیرد، و همه ما در آوردگاه آسیا، با طنین غرورآفرین سرود میهن، طعم واقعی افتخار را بچشیم.در برنامه اعلامی اخیر کادر فنی تیمهای پایه کاراته، طراحی دو اردوی ۲۱ روزه و دو اردوی ششروزه به چشم میخورد؛ موضوعی که در نگاه اول شاید نشانهای از جدیت و برنامهریزی تلقی شود، اما اگر از دریچه علمی و بینالمللی به آن بنگریم، این نوع طراحی میتواند زنگ خطری برای فرسایش زودهنگام ورزشکاران پایه باشد.در ادامه، این تصمیم را از منظر علمی، روانشناختی، مدیریتی و آیندهنگرانه مورد بررسی قرار خواهیم داد و به معایب و چالشهای جدی آن خواهیم پرداخت.۱. از روانشناسی رشد چه میگوییم؟نوجوانان و جوانان در سنین ۱۴ تا ۱۷ سالگی در مرحلهای حساس از رشد شناختی، هیجانی و اجتماعی قرار دارند. آنها نیاز به هویتیابی، استقلال، تجربه اجتماعی و تعامل گروهی دارند. تمرینهای یکنواخت و فشار طولانی بدون تنوع روانی، میتواند منجر به:تمرینزدگی (Overtraining Syndrome)افت انگیزه درونی و گریزان شدن از ورزشسردرگمی در ارتباطات اجتماعی و تحصیلی
۲. آسیب از درون: سیستم تمرینی بدون روحدر اغلب کشورهای توسعهیافته در حوزه ورزش پایه مانند ژاپن، هلند، اسپانیا یا ترکیه، اردوهای نوجوانان و جوانان صرفاً تمرینی نیست. آنها از برنامههای مکمل شامل کارگاههای روانشناسی، مهارتهای زندگی، تفریحات هدفمند، تحلیل بازی، تیمسازی و جلسات مشاوره بهرهمندند. چرا؟ چون ورزش برای نوجوان و جوانان یک مسیر رشد است، نه خط تولید مدال.در ایران اما، اغلب اردوهای پایه با همان الگوهای بزرگسالان اجرا میشود. تمرین، خواب، غذا، تمرین. این روند نوجوانان را به جای آنکه مشتاقتر کند، خستهتر میکند.۳. اردو یا انزوا؟با نزدیک شدن به فصل تابستان و پایان امتحانات، بسیاری از خانوادهها و نوجوانان انتظار دارند اوقات فراغتشان به شکلی متوازن مدیریت شود. اگر اردوهای ورزشی قرار است این زمان را پر کنند، باید پاسخگوی چند سؤال باشند:آیا در اردوها برنامههایی برای تخلیه روانی نوجوانان و جوانان وجود دارد؟آیا ارتباطی بین تمرین و تحصیل، خانواده و توسعه شخصیت لحاظ شده است؟آیا نوجوانانی که تازه وارد ۱۴ یا ۱۵ سالگی شدهاند میتوانند ۲۱ روز فشار فیزیکی و انضباط اردویی را تاب بیاورند؟
۴. نگاه مدیریتی: سرمایهسوزی پنهاننوجوانان و جوانان، سرمایههای انسانی آینده کاراته ایران هستند. اگر با نگاهی تکبعدی به آنها بنگریم، و بدون بازخوردگیری از روانشناسان، جامعهشناسان و حتی والدین، اردوهایی را اجرا کنیم که فراتر از ظرفیت روانیشان باشد، در واقع نه تنها آیندهشان را تخریب کردهایم، بلکه در حال سوزاندن سرمایههایی هستیم که شاید دیگر جایگزینی نداشته باشند.مدیرانی که در صدد اثبات کارآمدی خود با گزارش تعداد اردو و ساعات تمرین هستند، باید پاسخ دهند:آیا کیفیت خروجیها نیز به اندازهی کمیت گزارشها رشد کرده؟آیا همانقدر که به فشار تمرینی فکر میکنند، به انگیزش، شخصیتسازی و نشاط نیز اندیشیدهاند؟کاراتهکاهای نوجوان و جوان، نه رباتاند و نه نظامیان؛ آنها نسل آینده قهرمانیاند، اگر امروز درست تربیت شوند. اردوهای بلندمدت بدون توازن روانی، علمی و برنامههای مکمل، نه تنها ضامن قهرمانی نیست، بلکه میتواند عامل شکست درونی قهرمانان آینده باشد. در مسیر پیشرفت، باید ابتدا انسان ساخت، بعد قهرمان.یادداشت از سعید انالی مربی سابق تیم ملی و دکتری مدیریت ورزش