وقتی نقش فنی به تماشاچی تقلیل می‌یابد/ از تشریفات تا تشخیص‌های از پیش‌نوشته‌شد

در ظاهر همه‌چیز حرفه‌ای است؛ انتخابی برگزار می‌شود، نفرات گزینش می‌شوند، سرمربی در سالن حضور دارد و روابط عمومی گزارش می‌دهد. اما در لایه‌های پنهان‌تر، حقیقتی جریان دارد که بیش از هر چیز، شایسته‌سالاری و اقتدار فنی را هدف گرفته است. این یادداشت نگاهی دارد به اتفاقاتی که در حاشیه انتخابی تیم ملی رخ داده؛ از تصمیم‌های پرابهام تا نقش‌زدایی از سرمربی و تضاد گفتار و کردار سرپرست سازمان تیم‌های ملی.

سرمربی؛ تماشاچی یا تصمیم‌ساز؟

 

وقتی سرمربی تیم ملی در سالن انتخابی حاضر است اما از کادر فنی‌اش خبری نیست، و حتی تصمیم‌گیری‌ها از زبان سرپرست سازمان تیم‌های ملی اعلام می‌شود، سؤال جدی‌ای مطرح می‌شود: آیا سرمربی نقش فنی دارد یا تنها مهره‌ای تشریفاتی برای نمایش‌های رسانه‌ای است؟

سرمربی باید تصمیم‌ساز باشد، نه صرفاً تأییدکننده آنچه پیش‌تر توافق شده است. غیبت تیم فنی در میدان انتخابی، نبود تحلیل‌های تخصصی همزمان، و انتقال تمام سازوکار تصمیم‌گیری به روابط عمومی و ساختار مدیریتی، حاکی از آن است که “فنی‌ها” در خط اول تصمیم‌سازی قرار ندارند.

 

فریدخمامی یا نیکوخصلت؟ دو مسیر متفاوت در مدیریت تیم‌های ملی

 

در دوره مدیریت نیکوخصلت، اعتماد به کادر فنی، میدان دادن به نگاه تخصصی و تفکیک جدی بین “مدیر” و “سرمربی” دیده می‌شد. همین نگاه باعث شد تیم ملی نوجوانان و جوانان دختر، امیدهای پسر و دختر در آسیا بدرخشد. اکنون اما نوعی تمرکزگرایی رسانه‌ای شکل گرفته است؛ جایی که مدیر، نه‌تنها اطلاع‌رسانی بلکه حتی تشریح فرآیندهای فنی را نیز به عهده می‌گیرد. این دخالت در حوزه تخصصی سرمربی و نادیده گرفتن نقش مربیان در انتخاب و تحلیل، می‌تواند به یک روند خطرناک در تصمیم‌گیری تبدیل شود.

 

 

تحلیل باید رده‌به‌رده باشد؛ نه یک گزارش کلی

 

یکی از خطراتی که در این سبک از مدیریت دیده می‌شود، ارائه تحلیل‌های کلی و سربسته از روند انتخابی‌هاست. در حالی که واقعیت میدانی نشان می‌دهد هر رده‌ی سنی شرایط خاص، تحولات ویژه و استعدادهای متفاوتی دارد. تصمیمات در مورد ترکیب تیم ملی نباید به شکل یکجا و عمومی ارزیابی شود؛ بلکه لازم است عملکرد و گزینش در هر رده سنی به‌صورت دقیق، جداگانه و تخصصی تحلیل شود. تنها در این صورت می‌توان نقاط ضعف و قوت را شناخت و از تکرار خطاها جلوگیری کرد. در غیر این صورت، آسیب‌های ساختاری به‌مرور انباشته شده و در رقابت‌های آسیایی خود را نشان می‌دهند.

 

 

اقتدار فنی، حلقه گمشده برند ملی

 

وقتی اقتدار تصمیم‌گیری از کادر فنی گرفته شود و فضای میدانی با نگاه اداری و مدیریتی پیش برود، در نهایت بدنه کارشناسی تضعیف می‌شود. خروجی این نگاه چیزی نخواهد بود جز ناهمگونی در تصمیم‌ها، بی‌اعتمادی در جامعه قهرمان‌پرور و نهایتاً آسیب‌دیدگی برند ملی. تصمیم‌های بدون پشتوانه فنی، گرچه شاید در کوتاه‌مدت مدیریت‌شده به‌نظر برسند، اما در بلندمدت بهایی سنگین خواهند داشت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

This site uses Akismet to reduce spam. Learn how your comment data is processed.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا