وقتی کاراته گروگان مافیاست؛ عالیجنابان خاکستری فرمان می‌دهند

کاراته ایران بیش از آنکه گرفتار کمبود استعداد، ضعف بدنه فنی یا مشکلات مالی باشد، به دام معادلات درون‌ساختاری و مناسبات قدرت افتاده است. اگر این معادلات را درست کنار هم بگذاریم به عالیجنابان خاکستری می‌رسیم و می‌توان فهمید ریشه بحران در کجاست و چرا کاراته درجا می‌زند یا حتی پسرفت می‌کند.

به گزارش کاراته نیوز، از همان روزی که فدراسیون به سرپرستی سپرده شد، نشانه‌هایی از معامله‌های پشت پرده در بدنه کاراته به چشم آمد. جابه‌جایی‌ها، انتصابات و حتی سکوت‌های خبری، همه و همه مؤید این موضوع بود که قرار نیست تحولی از دل سیستم بجوشد، بلکه قرار است ساختار موجود با جابه‌جایی قطعاتش، بقا یابد.

در این بازی شطرنجی، مهره‌هایی که سال‌ها در سایه بوده‌اند حالا یا به صفحه برگشته‌اند یا جایگاه جدیدی یافته‌اند، بدون آنکه نشانه‌ای از تغییر رویکرد یا برنامه‌ای نو از ایشان دیده شود.

 

عالیجنابان خاکستری؛ سناریونویسان در تاریکی

 

در انتخاب کادر فنی رده‌های پایه، رد پای «عالیجنابان خاکستری» به‌روشنی پیداست؛ افرادی که بدون منصب رسمی، اما با قدرت نفوذ بالا، مسیر انتصابات را تعیین می‌کنند. این گروه – که شاید روزی خود از مدیران کاراته بوده‌اند – امروز ترجیح می‌دهند پشت صحنه بمانند و معادلات قدرت را از آنجا بچینند.

بیشترین آسیبی که این افراد وارد می‌کنند، محروم‌سازی نیروهای خلاق و مستقل و ترکیب برنده سال‌ گذشته است؛ همان‌هایی که می‌توانستند جریان‌های تازه‌ای در کاراته ایجاد کنند، اما قربانی تسویه‌حساب‌های سبکی یا شخصی می‌شوند.

 

چرا ساختار پیر، ایده جوان را برنمی‌تابد؟

 

کاراته ایران از خودی‌هایش بیشتر ضربه می‌خورد؟

 

این سؤال تلخ اما ضروری‌ست. بسیاری از چالش‌های فعلی کاراته نه از بیرون که از درون خانواده کاراته نشأت می‌گیرد. تضادهای سبکی، لج‌بازی‌های شخصی، تخریب‌های سیستماتیک علیه منتقدان، و تداوم تفکر “همین است که هست” کاراته ایران را زمین‌گیر کرده است.

در جهانی که ورزش به سمت حرفه‌ای‌گری، برندینگ، نوآوری و گفت‌وگوی سازنده می‌رود، کاراته ایران همچنان درگیر حساب‌کشی‌های شخصی و معادلات پنهانی‌ست.

 

رمزگشایی از وضعیت امروز کاراته ایران دشوار نیست؛ کافی‌ست نگاه دقیقی به روندها، افراد و تعاملات پشت‌پرده انداخت بخصوص در زمان حال که انتخابات هم درویش است و برخی برای ماندن به سمت عالیجنابان خاکستری سوق پیدا می‌کنند و اگر تصمیم‌سازان کاراته بخواهند از این چرخه باطل بیرون بیایند، چاره‌ای ندارند جز آنکه میدان را به نیروهای مستقل، خلاق و حرفه‌ای بدهند. وگرنه، همچنان باید شاهد آن باشیم که کاراته، بیش از رقبا، از درون خودش ضربه می‌خورد.

در پایان باید گفت: انتخاب مربیان رده سنی پایه در حال حاضر و در پیش بودن انتخابات فدراسیون قطعاً بازی شطرنجی برای احیاء و حفظ بقا است!

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا